اصول ابتدایی ورزش حرفهای در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بیمعنا شده است اما همچنان به ارائه نمایشی مضحک به نام لیگ حرفهای اصرار دارند. حاکمیت از پیچیدن صدای اعتراض مردم در ورزشگاهها هراس دارد و فوتبال را به نمایشی مخفیانه در ورزشگاههای قفلشده تبدیل کرده است و انحصار پخش تلویزیونی آن را نیز در اختیار دارد و از آن درآمد کسب میکند و بودجه حق پخش نیز به رسانه حاکمیت و دستگاه ورزش دولت میرسد.
بودجه حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی در سال ۱۴۰۲ طبق لایحهای که به مجلس شورای اسلامی ارائه شده، ۲۴۳ میلیارد تومان است؛ رقمی که باید از ۵۲ فدراسیون ورزشی حمایت کند و البته سهم بزرگی از آن به فوتبال اختصاص دارد، اما مجموع این رقم از هزینه یک فصل باشگاهداری استقلال، پرسپولیس یا سپاهان و تیمهای مشابه در لیگ برتر فوتبال ایران کمتر است و در درآمدزایی برای باشگاهها نقش چندانی ندارد.
این یک وارونگی حیرتآور در ورزش ایران است که دولت از بودجه سالیانه به صداوسیما پول پرداخت کند تا آن نهاد حق پخش تلویزیونی به باشگاههای دولتی بپردازد که اغلب از پرداخت آن نیز سرباز میزند. صداوسیما بزرگترین بهره را از پخش مسابقات ورزشی میبرد و شهروند ایرانی علاقهمند به ورزش فقط برای تماشای مسابقات ورزشی ایران پای برنامههای صداوسیما مینشیند، چون انحصار پخش آن در دست رسانه حاکمیت است. صداوسیمای ایران با پخش مسابقات ورزشی بیشترین آگهیهای تجاری را جذب میکند اما برای پرداخت ارقام ناچیز حق پخش از دولت بودجه میخواهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در رقابت تلویزیونهای خصوصی، رقم حق پخش تلویزیونی برای هر باشگاه و هر رقابت ورزشی در بازاری آزاد تعیین شود، اما در ایران، دولت به صداوسیما بودجه تخصیص میدهد تا رسانه حاکمیت به باشگاههای دولتی و چند باشگاه نیمهخصوصی و رانتی حق پخشی به مبلغ ناچیز پرداخت کند. بخشی از بودجه حق پخش نیز به وزارت ورزش و جوانان تعلق میگیرد و با سازوکاری نامعلوم به فدراسیونهای ورزشی پرداخت میشود.
اقتصاد ورزش ایران با این شیوههای غیرحرفهای ورشکست شده و حاکمیت و دولتها هر بار با تزریق پول به ورزش، تلاش میکنند این مجموعه ورشکسته را در کنترل خود داشته باشند.
در سالیان گذشته، باشگاههای فوتبال و فدراسیون فوتبال بارها و بارها تلاش کردند تا صداوسیما را متقاعد کنند که باید حق پخش تلویزیونی را با ارقامی که همخوان با درآمدهای این سازمان از محل پخش مسابقات باشد، پرداخت کند اما صداوسیما هرگز با باشگاهها و فدراسیون فوتبال به توافق نرسید و انحصار این رسانه چنین موقعیتی را برایش فراهم کرد که بابت بلعیدن حقوق ورزش به هیچ نهاد دیگری پاسخگو نباشد.
ایافسی در فصل گذشته، مجوز حرفهای تیمهای ایرانی را صادر نکرد و یکی از عواملی که استقلال و پرسپولیســ باشگاههای صعودکرده به لیگ قهرمانان آسیاــ نتوانستند مجوز حرفهای بگیرند، این بود که مستندات کافی برای دریافت حق پخش تلویزیونی نداشتند. حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان که وزارتخانه تحت اختیارش بخشی از حق پخش تلویزیونی را دریافت میکند، درباره صدور مجوز حرفهای برای تیمهای ایرانی میگوید: «محرومیت باشگاههای استقلال و پرسپولیس از حضور در لیگ قهرمانان آسیا تمام شده و ممیزی جدید و بررسیهای جدید برای اخذ مجوز حرفهای در حال انجام است. هر دو باشگاه با راهنمایی فدراسیون فوتبال در حال تلاشاند تا بتوانند مجددا مجوز را اخذ کنند. دستورالعملها، موارد و شاخصها و فاکتورهای مدنظر ایافسی یکبهیک در حال رسیدگیاند تا این مجوز صادر شود و انشالله دوباره شرکت کنند.»
وزیر ورزش و جوانان اگرچه میداند که باشگاههای ایرانی بارها با مدارک جعلی به لیگ قهرمانان آسیا رفتهاند و مستندات مالی غیرواقعی ارائه کردهاند، همچنان به همان روشهای سابق دل بسته است. البته مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، هشدار داده است که اگر اینبار نیز مستندات باشگاهها واقعی نباشد، نه تنها مجوز حرفهای باشگاهها صادر نمیشود، بلکه فدراسیون فوتبال نیز با محرومیت و جریمه مواجه خواهد شد و حتی احتمال تعلیق این فدراسیون وجود دارد.
دولت با بودجه ۲۴۳ میلیاردی برای پرداخت حق پخش تلویزیونی میخواهد ورزش را با شمایل حرفهای دروغین اداره کند اما درآمد اصلی ورزش را صداوسیما میبلعد و پخش مسابقات را در انحصار خود دارد. فوتبالی که بیتماشاگر در ورزشگاههای ایران برگزار میشود، حتی از دریافت حق پخش تلویزیونی هم محروم است و بودجه حق پخش را صداوسیما و وزارت ورزش دریافت میکنند. این از عجایب ورزش حرفهای است اما در ایران به عنوان خبری عادی درباره لایحه بودجه منتشر میشود.